یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند
با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"
قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".
از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند.
نوشته بودند که "فقرخوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند
و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند.
" عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.
فقط یکی از بچه ها نوشته بود ، " عطر "
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود.
نوشته بود :
" عطر حس های آدم را بیدار میکند که فقر آنها را خاموش کرده است "
نظرات شما عزیزان:
سنا
ساعت16:28---11 آذر 1392
صدیقه
ساعت22:28---10 آذر 1392