ﻣﺎ ﻣﺠﺮﺩ ﻫﺎ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻭ ﻧﯿﺎﻓﺘﻦ ﻧﯿﻤﻪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ: .. . . . . . ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﯿﻤﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ! 

ﺍﺭﺯﺵ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺩﺍﺭﻩ ( ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﻮﻧﻢ ﺩﺍﺩ ) ﭘﺴﺮﻩ : ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ ﺩﺧﺘﺮ : ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ ،ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻲ ﭘﺴﺮ : ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ,ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﮑﺮﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﻭ تلفن ﻗﻄﻊ ﺷﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻴﻠﻲ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ میوفته ﻋﮑﺲ ﻋﺸﻘﺸﻮ ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﻧﻪ, ﺁﻫﻨﮓ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﻋﺸﻘﺸﻮ ﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﻭ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺷﮑﺎﺵ ﺗﺎﺏ ﻧﻤﻴﺎﺭﻥ ﻭ ﻣﻴﺮﻳﺰﻥ, ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﻳﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ وﺟﻮﺩﺷﻮ از ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ . اﻭﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﭘﻴﺎﻡ دﺍﺩ : ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﻮ ﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻢ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ اﻣﻴﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺟﺴﻢ ﻫﺎ. خدﺍﺣﺎﻓﻆ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ . ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺗﺎﻗﺶ میرﻩ, ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻗﻴﻘﺎ 3:34 ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ و ﺗﺎﺭﻳﮑﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﻱ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﺮﺩ . ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ بیدﺍﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎ دﺧﺘﺮ ﺭﻭ ندید. ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﻭ ﭘﻴﺎﭘﻲ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻬﺶ ﺭﻭ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻓﺖ, ﭘﺴﺮﻯ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ ﭼﺸﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﻲ اﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ : ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻘﻢ، بخدا شوخی ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ .... ﺍﻭﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﺳﺎﻋﺖ 3:35 ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ... ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﻴﺰی ﮐﻪ میدید باﻭﺭﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ... ﻛﻠﻴﭙﺲ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ﻟﺒﺎس ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﮔﻴﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .... ﺁﺭﻩ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪه ﺑﻮﺩ ﻣﺴﺨﺮه هم ﺧﻮﺩﺗﯽ

مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد، چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود، تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی! مسافر عذرخواهی کرد و گفت: من نمی‌دونستم که یه ضربه‌ی کوچولو آنقدر تو رو می‌ترسونه راننده جواب داد: واقعا تقصیر تو نیست… امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده‌ی تاکسی دارم کار می‌کنم… آخه من 25 سال راننده‌ی ماشین جنازه کش بودم…!

سرماخوردگی خرست و کسی که باعث بانیشه خر تر است

گاهی وقتا..... هر چقدر میخوای به حست بی توجه باشی نمیشه!!! چون.... حست هیچوقت بت دروغ نمیگه....!!!

بعضی از پسرا فک میکنن اگه وسط دعوا

داد بزنن ترسناک میشن…

یکی نیست بگه اخه عزیز من… تو با اون دماغ عملیت

و اون ابروهای برداشته جیگر منی…!!

بعضیا مثل دسته صندلی سینما هستند
.
.
.
.
.
.
معلوم نیست مال تو عه یا بغل دستیت!

یه بار اومدم یه اسکناسِ پاره بدم به راننده تاکسی؛ اینقدر استرس داشتم نفهمه گفتم :دست شما درد نکنه، همین کنار نگه دارین، من پاره میشم ..!

دوستم ساعت 3 صبح اس داده :

ببخشید یه سوال شرعی داشتم!

دیشب خواب شمارو دیدم,  عایا نماز وحشت لازمه ؟

گذشته ای که حالمان را گرفته است... اینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم.... و حالی که حالمان را به هم میزند... چه زندگی خوبی....

بـعضـیــآ سـوآב حـرفـــ زבטּ ڪـه نـבآرטּ هـیـچ ..!    شـعـور خَــفـه شـבטּ همـ  نـבآرטּ

این دنیا ارزش نداره… خودتو اذیت نکن…

جاش بقیه رو اذیت کن یَک حالی میده… !!!

سلامتی کسایی که ی روز با ما نبودن واسشون سخت بود حالا با ما بودن واسشون سخته...
سلامتی آدمای بی کینه
که وقتی یکی رو دوست دارن
هرچه قدرهم اذیتشون کنه
هرچه قدرهم ناراحتشون کنه
باز یادشون میره و دلشون براش تنگ میشه...

باران که میبارد … همه یاد عشـ♥ـقشـ♥ـون میفتن … ما یاد ماشینی که صب بردیم کارواش

فاصله گرفتن از کسانی که دوستشان داریم بی فایده است،
چرا که زمان به ما نشان خواهد داد
هیچ جانشینی برای آنها وجود نخواهد داشت...

یه دوس پسرم نداریم تصادف کنه بمیره

بعد برم سر قبرش و فامیلاش بگن کوفتش بشه چه دوس دختر خوشگل و

خوشتیپی تور کرده بود

ومن الله توفیق...

تو تاکسی بودم هر کی پیاده می شد درو سفت می بست

رانندم هی فوش می داد الاغ بی شعور!

تا پیاده شدم خیلی آروم داشتم درو می بستم دیدم داره برُبر منو نیگا میکنه!

من بهش گفتم :چیه خو الاغ با شعور ندیدی؟؟؟

به یارو میگن: با بالش جمله بساز

..!!
می گه: یه گنجشک دیدم با تفنگ زدم به بالش ،

می گن: نه این بالش ، اون یکی بالش

..
می گه: با تفنگ زدم به اون بالش ،...

می گن: اصلن بالش رو بی خیال شو ؛ با تشک جمله بساز ..!!

می گه: تو شک داری زدم به بالش ؟

می گن: اصآ با پتو جمله بساز ..!!

می گه: پَ تــو شک داری زدم به بالش ،

می گن: اصلا با تخت جمله بساز ..!!

می گه خیالت تخت ، زدم به بالش

همیشه آرزوم این بود مخاطب خاصم بهم خیانت کنه و عکساشو بندازم تو شومینه بسوزه ولی خوب اولا که عکساشو ندارم ، دوما من اصلا

مخاطب خاص ندارم و سوما هم بین خودمون بمونه ، شومینه هم نداریم

ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻫﻪ ﺩﻭ ﺻﻔﺤﻪ
ﻧﻮﺕ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺁﻟﺒﻮﻡ
ﺟﺪﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﮐﭙﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ، ﯾﮑﯽ
ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﮐﺎﻣﻨﺖ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ":ﻟﯿﻨﮏ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﻟﻄﻔﻦ"
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﻟﯿﻨﮏ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ

من دیگه حرفی ندارم

ايـن دختـرا واسه چــي ايــن قــدر حــســاس شــدن ؟!
.
زنــگ زدم بــه ساناز تـا اسـم سارا رو شـنـيـد قـطــع کــرد !!
هــمــش بــه خــاطــر ايـن نــيــلــوفــرِ کــه حــواس واســه آدم نـمـيـذاره،

گــيــر داده مـيــگـه لــالــه کــيــه ؟!

گــفــتــم مـنـظـورت لــادنــه ؟!

گــور بــابــاشـون !!
بــذار يــه زنـگ بـزنـم به شـادي فـقـط اون و مـهـسـا مـنـو درک مـيـکـنـن

شنیــده بودم که “خاک سرد است”
 ایـــن روزها اما انگار آنقـــدر هوا ســـرد است،
 که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را

بعضیا هستن یهو آنلاین میشن ؛ طی یه عملیات انتهاری تو ۵دقیقه, ۵۵تا پست میزارنُ آف میشن امـریـکـا از اینا میترسه حمله نمیکنه

دیشب ستاره آسمونا اومد و گفت یه آرزو بکنم، من ازش تورو خواستم، گفت نمیشه، پرسیدم آخه چرا؟ گفت :ما تو کار جنس بنجل نیستیم...